غصب فدك؛ مصيبتي افزون بر دردهاي فاطمه علیها السلام(1)
پس از رحلت پيامبر خدا (ص) حضرت فاطمه (س) شاهد كنارهگيري امت اسلام از «اصل ولايت»بودند؛ اصلي كه پدر بزرگوارشان در طي بيست و سه سال رسالت الهي خويش همواره از آن به عنوان ادامة مسير نبوت، ركن اساسي اسلام و ضامن سعادت جامعة اسلامي ياد ميکرد.
فدك روستايي سبز و حاصلخيز، با چشمههايي جوشان و درختان نخل فراواني در نزديكي قلعههاي خيبر و 140 كيلومتري مدينه قرار داشت ،عوايد و درآمد فدك هر سال بيست و چهار هزار دينار و در روايتي ديگر هفتاد هزار دينار بود.
بعد ازغلبه مسلمانان بر يهوديان خيبر، فدك از راه صلح به پيامبر (ص) رسيد كه خونشان را نريزد و در عوض باغ هاي فدك مختص آن حضرت باشد، جبرئيل نازل شد و فرمود: خدا امر فرموده است كه حق خويشاوندان را بده. پيامبر اكرم ص سؤال كرد: اي جبرئيل! خويشاوندان من چه كساني هستند و چه حقي دارند؟ فرمود: او فاطمه س است، حق خدا و رسول او ص در باغ هاي فدك را به او عطا كن! پیامبرقبالة فدك را به نام او نوشت.
اعطاي فدك به اهل بيت پيامبرص خواستِ شخصي پيامبرص نبود؛ بلكه به دستور خداوند انجام شده بود.
با اين حال مدعيان خلافت، کارگران حضرت فاطمه س را اخراج، محصول آن را تصرف و فدك را غصب كردند، تا بتوانند پايگاه اجتماعي اهلبيت پيامبرص را كه از استحكام، قدرت معنوي و توان مالي مناسبي برخوردار بود، تضعيف كنند و با افزايش فشار روحي و اقتصادي بني هاشم، تسلط خويش را افزون سازند.