غصب فدك؛ مصيبتي افزون بر دردهاي فاطمه علیها السلام(3)
«ابن ابي الحديد» معتزلي در «شرح نهج البلاغه»در موضوع فدك ماجرايي را ميآورد كه قابل تأمل است. او ميگويد: از «علي بن فارقي» مدرس مدرسة غربي بغداد پرسيدم: آيا فاطمه علیها السلام در ادعايش صادق بود؟ پاسخ داد: بله. پرسيدم: پس چرا ابوبكر فدك را به او واگذار نكرد، با اين كه ميدانست فاطمه س راستگو است؟
استاد تبسّم كرد، سپس با اين كه چندان اهل شوخي و مزاح نبود، جمله لطيف و زيبا و طنزگونهاي گفت: اگر روز اول به مجرد ادعاي فاطمه س فدك را باز ميگرداند، فردا فاطمه س ادعاي خلافت همسرش را مطرح ميساخت و ميبايست ابوبكر از مقام خلافت كنارهگيري كند و در اين مورد عذر زمامدار خلافت پذيرفته نبود؛ چرا كه با عمل نخستين، اقرار به صداقت و راستگويي دختر پيامبر ص كرده بود، و بايد پس از آن بدون نياز به بيّنه و شهود، هر گونه ادعايي ميكرد، قبول نمايد.
جريان احتجاج حضرت فاطمه س بر غاصبين فدك در بسياري از كتب فريقين نقل شده است. به گونهاي كه جاي كوچكترين ترديدي باقي نميماند. اين ماجرا به سندي تاريخي براي حقّانيّت حضرت فاطمه س در طول تاريخ تبديل شد، چنان كه «عمر بن عبد العزيز»، «مأمون»، «مهدي» و تعدادي ديگر از خلفا اقدام به باز پس دادن آن كردند.